سبک زندگی



می گفت : ازدواج که کردیم یک موتور داشتیم و باهاش همه آخرهفته ها میرفتیم بیرون شهر ، کوه ، پارک و .
ناهار ظهر جمعه رو کتلت درست می کردیم 
می رفتیم پارک سر کوچه

بعد افتادیم به صرافت ماشین خریدن. 
افتادیم به کار و کار و اضافه کار 
 یه ماشین خریدیم. مدل پایین بود! سفر راه دور نمی شد بریم. اونقدر کار کردیم که ماشین رو عوض کردیم و خونه و بعد  وسایل خونه و دوباره ماشین رو و باز .

به خودمون که اومدیم دیدیم دو تا ماشین تو پارکینگ داره خاک میخوره

پرسید: امروز چندشنبه س؟
یادم میاد جمعه س. 
میگه: میخوام زنگ بزنم غذا بیارن؟ 
چی می خوری؟
پرده رو میزنم کنار 
 عطر جمعه میاد و کتلت از پارک سر کوچه.چند ساله اونجا جا گذاشتیمش؟!

دست بکار میشم.
میگه: چه بوی آشنایی راه انداختی!
 یه حال خوبی داره!
میگم: پاشو ؛ پاشو یه عاااالمه جمعه رو باید جبران کنیم . 
 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ساریگل نیوز حس شادی دانلود مقاله ISI و پایان نامه بازاریابی، مدیریت و برندینگ آسمونیا انشا onlinetranslate davooddl فری: دانلود آهنگ با لینک مستقیم کتاب و تحریر گلشن،بازی های فکری آموزشی webmaster55